مهری و مازیار: چت شبانه
تاریخ انتشار: ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۸۳۶۴۴۸
عصر ایران - در مسیر زندگی روایتی است واقعی از عباس پازوکی نویسنده و روانشناس که تلاش کرده با تغییر نام مراجعینش، داستان های واقعی زندگی مردان و زنان این سرزمین را از بیرون زندگی آنان و بدون قضاوت برای"عصرایران" بنویسد. روایتی که شاید بتواند به اصلاح اشتباهات و بهبود زندگی خیلی ها کمک کند. روایت واقعی در مسیر زندگی روزهای شنبه، دوشنبه و چهارشنبه ی هر هفته منتشر می شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مهری و مازیار: چت شبانه
دعوای ذهنی مازیار و مهری بدون اینکه کلامی رد و بدل شود حسابی بالا گرفته بود. مازیار ذره بین گرفته بود دستش و داشت لابه لای همه ی خاطرات هفت سال گذشته دنبال خاطرات منفی می گشت.
با خودش گفت: "هفت ساله باهاش ازدواج کردم جز بداخلاقی ازش ندیدم. همین زهرا زن داداشم الان 12 ساله با داداشم ازدواج کرده، یک بار ندیدم بهش بگه بالای چشمت ابرو هست. هر وقت داداش رضام میرسه خونه بساط چای بر پا هست، کلی احترام میذاره. جوری می گه خسته نباشید که انگار داشته از صبح کوه می کنده، در حالی که یک کارمند ساده است و اصلا کاری انجام نمیده!
اما مهری چی؟ بردمش مالزی، پاریس، لندن و بهترین جاهای دنیا. هتل زیر پنج ستاره براش گرفتم. هفت ساله بچه دار نمیشه، گفتم اشکال نداره من خودتو می خوام. حالا چهار روزه که درآمدم کمتر شده هر روز گیر میده... ."
آن طرف تر مهری هم داشت همچنان اشک می ریخت و زیر پتو با خودش حرف می زد. انگار حرفای مازیار رو میشنوه و بهشون جواب میده: "چقدر آخه بی معرفتی تو مرد؟! همین زن داداشت زهرا قدش نصف قد منه، وزنش پنج کیلو هم از من بالاتره، ببین شوهرش چه جوری داره قربون صدقش میره. حالا من هنوز یک سال از زندگیم نگذشته بود که تو پاریس متوجه شدم با اون دختره ی بی ریخت عراقی ریختی رو هم و سفرم رو کوفتم کردی. گفتم اشکال نداره، اشتباه کرده، بگذرم ازش. هر بار گوشیت رو دیدم داری با یکی دل میدی قلوه میدی. هر بار یک جور منشی ترگل ورگل استخدام کردی و... خوب بسه دیگه. می گم پول کو ؟ می گی کار نیست. می گم چرا دیر میای؟ می گی کار داشتم... ."
ساعت از دو شب گذشته بود که مهری خوابش برد و خوابید. مازیار اما خوابش نمی برد، گوشی را برداشت رفت اینستاگرامش را چک کرد. بعد از لایک کردن چند تا پست و گوش دادن چند تا کلیپ، رفت سر وقت تلگرام. متوجه شد که اهالی ساختمان در گروه تلگرامی ساختمان با هم سر موضوعی بحث شان شده.
علی آقا همسایه طبقه دوم: " خانم خلیلی ببخشید که ناچارم اینو بگم، پسر شما ساعت دوازده شب تو خونه می دوئه، ما طبقه ی پایین شماییم، سرو صدا اذیتمون می کنه."
خانم خلیلی ( همسایه طبقه سوم ):" چرا تو گروه این حرف رو می زنید اگر حرفی دارید می تونید بیایید در خونه و حرفتون رو بزنید. بعدشم بچه است من که نمی تونم ببندمش. تو این چند سال شاید دو سه بار دوئیده باشه."
علی آقا:" من ادب همسایگی رو رعایت کردم و گفتم در خونه ی زن مطلقه نرم."
خانم خلیلی:" چه ربطی به مطلقه و غیر مطلقه بودن داره آقای محترم؟ الآن این ادبه که تو گروه اینجوری حرف می زنید؟ خوب اگه شما مشکل دارید می گفتید خانم تون میامد در خونه یا زنگ میزد حرف می زد."
این جر و بحث ساعت شش عصر اتفاق افتاده بود اما مازیار ندیده بود و حالا ساعت دو شب تازه متوجه اتفاق شد و با خودش گفت:" عجب آدمیه این علی آقا. این چه طرز صحبت کردنه؟"
بالاخره طاقت نیاورد و تو گروه نوشت:" علی آقای عزیز سلام، من می دونم شما آدم محترمی هستی اما واقعیتش امشب خیلی ناراحت شدم که این حرف ها رو تو گروه نوشتید. می تونستید تو پی وی بهشون بگید یا خانم تون بره در خونه خانم خلیلی. هم گروه جای این صحبت ها نیست و هم اینکه خانم خلیلی سه ساله که همسایه ی ماست و خانم محترم و خوبی است و اینکه مطلقه باشه یا نباشه موضوعی نیست که باعث بشه کسی با ایشون اهانت آمیز صحبت کنه."
مازیار این پیام را نوشت، گوشی را گذاشت توی شارژ و پتو را کشید روی خودش تا بخوابد. نیم ساعتی این طرف و آن طرف کرد و خوابش نبرد. این بار با علی آقا تو ذهنش مشغول دعوا شد!
مازیار به این فکر می کرد که اگر علی آقا تو گروه بهش بگه به تو چه مربوط که دخالت کردی، بهش چه جوابی بده و تو ذهنش حسابی مشغول جر و بحث با علی آقا شده بود. غافل از اینکه علی آقا عادت داشت ساعت دوازده شب بخوابه و الان تو خواب عمیق و راحت به سر می برد.
مازیار بعد از اینکه دید خوابش نمی بره بلند شد رفت یه لیوان آب بخوره. متوجه شد مهری تو خواب عمیق هست و پتو از روش رد شده و افتاده زمین و خودشو جمع کرده از سرما. بعد از خوردن آب، رفت پتو رو کشید روی مهری و مهری هم که متوجه شده بود، چشاش رو بسته نگه داشت و به روی خودش هم نیاورد.
مازیار برگشت تو اتاق و روی تختش دراز کشید. با خودش گفت:" برم پیام رو پاک کنم، تو عالم همسایگی بین من و علی آقا بحثی پیش نیاد". گوشی را گرفت و هر چی سعی کرد وی پی ان را روشن کند نشد. بالاخره بعد از چند بار امتحان کردن وی پی ان روشن شد و تلگرام باز شد. رفت تو گروه پیام را پاک کند که متوجه شد پیام جدیدی در تلگرام دارد. با خودش گفت:" یعنی کی ساعت سه صبح می تونه بهم پیام بده؟" از گروه بیرون آمد و پیام را باز کرد.
خانم خلیلی پیام داده بود:" مرسی آقا مازیار. شما مرد با فرهنگ و با شخصیتی هستید و من افتخار می کنم تو ساختمانی زندگی می کنم که مردی مثل شما همسایم هست. خوب جواب علی آقا رو دادید. خواستم ازتون تشکر کنم. این شد که بد موقع مزاحم شد."
مازیار: ممنون خانم خلیلی. شما لطف دارید. راستش وقتی دیدم بد حرف زده خونم به جوش آمد و این موقع شب مجبور شدم پیام بدم.
خانم خلیلی: ممنونم، خیلی خوشحال شدم وقتی پیام شما رو که خوندم. دیدم هنوزم مرد پیدا میشه.
مازیار: وظیفم بود، کاری نکردم. بالاخره ماها انسانیم و حق نداریم به هم توهین کنیم.
خانم خلیلی: وظیفه که نبود، لطف شما بود. به هر حال خواستم تشکر کنم. مزاحمتون نمیشم. دیر وقته، یه وقت مهری خانم هم ناراحت میشن.
مازیار: مراحمید شما، چه مزاحمتی؟
خانم خلیلی: آخه دیر وقته گفتم شاید بخواید بخوابید. صبح باید برید سر کار. بعدشم که یه وقت مهری خانم ببینن دارید چت می کنید حساس میشن.
مازیار که دلش از مهری پر بود و چند ساعتی از سر شب به صورت کلامی و ذهنی با مهری درگیر بود. گفت: نگران نباشید. مشکلی نیست.درباره ی حرفای علی آقا هم ناراحت نشید. بالاخره یه آدم سنتی هست. یه حرفی زده. شما خودتون رو ناراحت نکنید.
خانم خلیلی: شما مرد به روز و خوبی هستید. ما تو این چند سالی که با شما همسایه هستیم هیچی جز خوبی از شما ندیدیم.
مازیار که انگار از تعریف و تمجیدهای خانم خلیلی خوشش آمده بود و می خواست زیر زبان او را بکشد بیرون و بیشتر از او بشنود گفت: حالا اینقدرم که شما تعریف می کنید خوب نیستم.
خانم خلیلی هم گفت: چرا این طور فکر می کنید؟ مردی که از صبح تا شب مشغول کار و زحمت برای زندگیش هست و اینقدر متین و با شخصیته این دوره زمونه پیدا نمیشه و شما افتخار این ساختمان هستید.
مازیار در طول همه ی این سال ها خانم خلیلی را زن زیبایی می دانست که در عین زیبایی به شدت زن جدی است و پدر ثروتمندی هم دارد که بخشی از درآمد جواهر فروشی اش را ماهیانه به او می دهد و حسابی وضعش خوب است. حالا باورش نمی شد که با همین خانم خلیلی که در طول سه سال همسایگی فقط چند بار در لابی، پارکینگ یا آسانسور سلام و احوال پرسی کرده بود دارد چت می کند.
مازیار که حسابی داشت از تعریف و تمجیدهای خانم خلیلی خوشش آمده بود، ناگهان فکری به ذهنش رسید.
قسمت قبلی:
مهری و مازیار؛ محاکمه ذهنی(1)
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: مسیر زندگی خودش گفت خانم خلیلی متوجه شد علی آقا تو گروه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۸۳۶۴۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از خورشید فرار نکنید/ ۴ فایده نور طبیعی که نمیدانستید
الهه جعفرزاده: نور میتواند بر ابعاد مختلف سلامت ما، از جمله بر چرخه خواب و بیداری، هوشیاری، خلق و خو، عملکرد شناختی و متابولیسم، تأثیر بگذارد. این موضوع به این دلیل است که بدن ما به طور طبیعی برنامهریزی شده است تا در چرخهای مطابق با بود و نبود خورشید عمل کند. این چرخه که به عنوان ریتم شبانهروزی شناخته میشود، بر بسیاری از جنبههای فیزیولوژی، متابولیسم و حتی رفتار ما حاکم است و در درجه اول با نور هماهنگ میشود. قرار گرفتن روزانه و منظم در معرض نور به ما کمک میکند تا یک ریتم شبانهروزی سالم و قوی داشته باشیم.
فواید مهم نور طبیعی بر سلامت جسم و ذهن
متأسفانه در زندگی مدرن به جای اینکه در طول روز، نور طبیعی خورشید و در شب تاریکی را تجربه کنیم، در بیشتر ساعات بیداری خود در معرض سطوح بسیار کم نور الکتریکی قرار میگیریم که این پاسخگوی نیاز بدن ما به نور طبیعی نیست. اگرچه نور مصنوعی بر ریتم شبانهروزی ما نیز تأثیر میگذارد، اما نور طبیعی مزایای فراتری را ارائه میدهد که به تقویت تأثیر آن کمک میکند، از جمله:
۱. ارتقای هوشیاری و عملکرد
مطالعات نشان دادهاند که نور با شدت و روشنایی بالاتر، مانند نور خورشید، میتواند تأثیر مثبتی بر بهرهوری ذهنی داشته باشد. تأثیرات نور روز بر مغز عبارتند از: ایجاد حس سرزندگی، هوشیاری و توجه، هوشیاری فیزیولوژیکی، بهبود عملکرد در اعمال شناختی و کاهش خوابآلودگی.
۲. دریافت ویتامین D
وقتی نور خورشید به پوست ما میرسد، بدن ما ویتامین D تولید میکند. ویتامین D برای داشتن استخوانهای سالم و سیستم ایمنی قوی ضروری است. دریافت این ویتامین حتی در سطح انرژی و خلق و خوی ما اثر مثبت دارد. توجه داشته باشید که به طور معمول باید در برابر آفتاب، محافظتهای لازم مانند استفاده از عینک آفتابی و ضد آفتاب را به عمل بیاورید، اما لازم است زمان مشخصی از روز، ۱۰ الی ۱۵ دقیقه، را نیز در معرض نور خورشید قرار بگیرید تا بیشترین سطح ویتامین D را دریافت کنید.
۳. بهبود کیفیت خواب
بدن دارای یک ساعت بیولوژیکی یا چرخه شبانهروزی است که سطح انرژی روزانه ما را تعیین میکند. ساعت بیولوژیکی کمک میکند که شبها به راحتی بخوابیم و صبحها با طلوع خورشید از خواب برخیزیم. استفاده زیاد از موبایل و رایانه و بودن در معرض نورهای آبیِ لوازم الکترونیکی در ساعات منتهی به شب میتواند این الگو را مختل کند و منجر به بیخوابی، خواب بیش از حد و خوابیدن در زمانهای نامناسب شود. قرار گرفتن منظم در معرض نور طبیعی خورشید میتواند به هماهنگ نگه داشتن ریتم شبانهروزی، تنظیم خواب و استراحت بهتر کمک کند.
۴. ارتقای سلامت روانی
مزایای نور طبیعی فقط به سلامت جسمانی ما محدود نمیشود، بلکه این منبع بر سلامت روانی و خلق و خوی ما نیز اثر میگذارد. شاید شما هم جزو افرادی باشید که در روزهای ابری، دلتان میگیرد یا انرژی کمتری دارید. در واقع کمبود نور طبیعی میتواند باعث شود که ما احساس ناراحتی، افسردگی و اضطراب کنیم. اهمیت اختلال عاطفی فصلی (SAD) گویای اهمیت نور طبیعی بر سلامت روان است. دریافت نور طبیعی کافی میتواند به طور فعال با اختلالات سطحی روانی مبارزه کند. مطالعات نشان دادهاند که بودن در معرض نور طبیعی میتواند سطح بیقراری و استرس را کاهش دهد.
بیشتر بخوانید:
آخرین وعده غذایی را چه زمانی بخوریم؟/ اعلام ۵ دلیل علمی این اشتباهات رایج را در فصل گرما انجام ندهید آفتابسوختگی چیست؟ راههای پیشگیری از آن کدامند؟ چند نکته مهم درباره استفاده از عینک آفتابی در این روزها منابع: cantifix ، delos۴۷۲۳۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1895210